نقشه اصلاحطلبان برای وزیر جوان/ انتقاد کیهان از صداوسیما / کمین کرونا هندی
تاریخ انتشار: ۵ اردیبهشت ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۱۶۹۷۴۲۱
گروه سیاست سایت فردا – روزنامههای امروز به موضوعاتی در حوزههای سیاسی، اقتصادی و ... پرداختهاند که مهمترین موارد آن به شرح زیر است:
«آفتاب یزد» آذری جهرمی را عکس یک کرده و سعی در پردهبرداری از دلیل سکوت این روزهای او دارد. این روزنامه اصلاحطلب با تیتر «کاندیدای مکمل ۱۴۰۰ یا ذخیره ۱۴۰۸؟» مینویسد: « در سال جدید همزمان با شدت گرفتن بحثهای انتخاباتی برخلاف پیشبینیها، وزیر ارتباطات به جای آنکه فعالتر باشد تا بیشتر در چشمها بیاید اما سکوت کرده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
«اعتماد» نامه دیروز جمعی از نمایندگان به محمدباقر قالیباف درباره دستکاری جداول بودجه را تیتر یک کرده و با عنوان «تغییر پنهانی قانون بودجه؟» نوشته است: «در نامه نمایندگان آمده است: بررسی جداول بودجه حاکی از تغییرات گسترده ارقام و اعداد است که چند روز پس از رایگیری لایحه در صحن مجلس نهایی شدهاست». در این گزارش آمده است: «در مجالس گذشته نیز چنین ادعاهایی مطرح و هرگز به طور قطعی تایید یا تکذیب نشد و همواره چنین ابهامی در ذهن جامعه باقی ماند اما نتیجه این نامه یکصد نفره را شاید بتوان در خرداد ماه دید. دومین اجلاسیه مجلس در شرایطی برگزار میشود که قالیباف آمدن یا نیامدنش در انتخابات ریاستجمهوری به حضور یا عدم حضور سیدابراهیم رییسی بستگی دارد. قالیباف میداند اگر نیاید برای تصاحب کرسی پارلمان کار سختی در پیش خواهد داشت و رفتارهای اخیر پایداریها نیز حاکی از نارضایتی آنان از ریاست اوست. نارضایتی که با این نامه بیش از پیش عیان شده و باید منتظر ماند و دید وزنکشی این روزهای موافقان و مخالفان قالیباف چه تاثیری بر آینده او خواهد داشت و میتواند قالیباف را به حدادعادل دوم بهارستان تبدیل کند یا خیر.»
این روزنامه اصولگرا در گزارش دیگری نیز به انتخابات و جدی شدن بررسیهای مصادیق انتخاباتی در جبهه اصلاحات پرداخته است. اعتماد در این گزارش با تیتر «از دوقطبیتاجزاده تا شگفتیکارگزاران» از محسن هاشمیرفسنجانی، اسحاق جهانگیری و محمدجواد ظریف به عنوان سه گزینه کارگزاران نام برده و نوشته است: « اینکه گزینه چهارم و احتمالا همان شگفتی کارگزاران چه کسی است، محل تامل است. گزینهای که اگرچه برخی معتقدند فائزه هاشمی خواهد بود اما به نظر میرسد این شگفتانه کسی نباشد جز غلامحسین کرباسچی، دبیر کل کارگزاران سازندگی!»
«شرق» امروز بایدن را عکس یک کرده و به سیاست خارجی میپرداند. در یکی دیگر از گزارشهای امروز خود اما از «جدیترشدن نامزدی تاجزاده در انتخابات» خبر داد و با اشاره به برخی مواضع اصلاحطلب در استقبال از کاندیداتوری احتمالی او، مینویسد: «با جمع این نظرات به نظر میرسد حضور تاجزاده بهدلیل مواضع متفاوتی که در همه این سالها درباره مسائل مختلف سیاسی اتخاذ کرده، مخالفان و موافقان سرسختی دارد و نکته جالب این است که تاجزاده علاوه بر آنکه در آماج حملات اصولگرایان قرار دارد، از میان نیروهای اصلاحطلب هم مخالفان مهمی دارد که البته شاید این تفاوت دیدگاهها یادآور اختلافنظرهایی باشد که میان دو جناح چپ و راست اصلاحات در میان دهه 70 وجود داشت.»
این روزنامه اصلاحطلب در گزارش دیگری هم به ویدئوهای جنجالی درباره مناظره با فائزه هاشمی پرداخته و با عنوان «حامی محسن رضایی پشت پرده مناظره با فائزه» اشارهای به سوابق منصوره معصومیاصل یعنی مادر آن دختر نوجوان اشاره کرده و نوشته است: «عضو رسمی یا از افراد نزدیک به جبهه ایستادگی به دبیر کلی عبدالحسین روحالامینی، چهره نزدیک به محسن رضایی و پدر محسن روحالامینی از کشتهشدگان کهریزک در سال 88 است. جبهه ایستادگی نزدیکترین جریان سیاسی نزدیک به محسن رضایی است و دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام بهنوعی پدر معنوی آن محسوب میشود. توییتر منصوره معصومیاصل پر از توییتهای حمایتی از دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام با هشتگ #محسن_رضایی یا #آقا_محسن_ایران است. بهطور قطع اگر محسن رضایی رئیسجمهور شود، احتمالا در دولت او سمت خوبی خواهد گرفت. »
«آرمان ملی» گفتوگویی دارد با رسول منتجبنیا فعال سیاسی اصلاحطلب که با تیتر «دولت واحد نداریم؛ متاسفانه چند دولت داریم» منتشر شده است. اهم اظهارات وی در این گفتوگو به شرح زیر است:
* وضعیت از حالت بحران نیز گذشته است. کشور ما به دلایلی که اشاره خواهم کرد، دچار کمی سردرگمی شده است. باید وجود مشکل را بپذیریم. مسأله تنها ضعف مسئولان نیست که فردی رفته و فردی دیگر بیاید و مشکلات رفع شود. هر کس که بیاید و برود، این کلاف به هم پیچیده مقابل روی او خواهد بود و قادر به حل مشکل در حد مطلوب نخواهیم بود.
*معنا ندارد که 10 دولت در کشور وجود داشته و رئیس جمهور نیز یکی از 10 دولت باشد. در عین حال پاسخگوی همه ضعفها و مشکلات نیز همان شخص رئیس جمهور باشد، در صورتی که دولتهای دیگری نیز وجود دارند.
*اینکه بنشینیم، نهاد اجماعساز درست کنیم و بدون یک برگ برنامه نامزدی برای انتخابات معین کنیم، رویکرد فعلی بوده و بدون برنامه کارشناسانه پیش میرود. این همه مدت گذشت، باید الان ما اصلاحطلبان برنامه معینی داشته باشیم و بگوییم برنامه ما برای نجات کشور این است.
این روزنامه اصلاحطلب در گزارش دیگری نیز به برخی اظهارات کاندیداهای ریاست جمهوی نقد کرده و با عنوان «وقت « انتخابات» یاد «حجاب اختیاری» افتادید؟» مینویسد: «مساله حجاب شهروندان زن ایران به مرحلهای کشیده شده است که گویا همه نامزدهای انتخاباتی باید در کنار مسائلی مانند برجام و برنامه اقتصادی درباره آن اظهارنظر کنند.» در ادامه این گزارش نیز مواضع خیر علی مطهری و رستم قاسمی درباره حجاب اشاره شده است.
«وطن امروز» برای نشان دادن کوچکشدن سفرهای مردم تصویری از حسن روحانی بر سر سفره افطار را عکس یک کرده و به نظر میرسد که این هم یکی از آن صفحه یکهای مورد توجه در فضای مجازی باشد. این روزنامه اصولگرا با رؤسای ۴ اتحادیه گوشت گوسفندی، سوپرمارکت و مواد پروتئینی خوار بارفروشان و فروشندگان میوه و سبزی تهران گفتوگو کرده و از کاهش خرید این اقلام توسط مردم خبر میدهد.
وطن امروز در گزارش دیگری نیز با اشاره به اینکه «در پی خشونت نظامیان صهیونیست علیه فلسطینیان، گروههای مقاومت حملات راکتی را به شهرکهای صهیونیستی آغاز کردند» تیتر زده «این شروع ماجراست» و نوشته که «از روز پنجشنبه که نیروهای امنیتی رژیم صهیونیستی با حمله به قدس اشغالی نمازگزاران و معتکفان را به زور از آنجا خارج کردند، مناطق مختلف فلسطین اشغالی به صحنه درگیری ساکنان عرب فلسطین اشغالی با پلیس و گروههای افراطی صهیونیستی تبدیل شده است. این درگیریها که منجر به مجروح شدن دهها فلسطینی ساکن بیتالمقدس و دیگر شهرهای فلسطین اشغالی شده است، اگرچه در نگاه اول در چارچوب مخالفت پلیس و نیروهای امنیتی با مراسم عبادی مسلمانان برداشت میشود اما واقعیت این است که موضوع شکاف در جامعه اسرائیل به عنوان یکی از تهدیدات جدی امنیتی در سال 2020 از سوی موسسه مطالعات امنیت اسرائیل برآورد شده است. »
«کیهان» تیتر یک خود به «بررسی ادعای رئیسجمهور درباره نقش پررنگ تحریم در آشفتگی اقتصادی» اختصاص داده و با تیتر «قاچاق جوجه و فاسد شدن میوه در انبارها چه ربطی به تحریم دارد؟» نوشته است: «در حالی که رئیسجمهور این روزها تکاپوی فراوانی برای ربط دادن همه مشکلات اقتصادی کشور به تحریمها دارد باید از ایشان پرسید فاسد شدن 30هزار تن میوه شب عید، قاچاق جوجه و یا نابودی صدها تن پیاز کرمانیها چه ربطی به تحریم دارد؟»
حسین شریعتمداری نیز در یادداشت امروز خود با عنوان «این جاده یکطرفه نیست!» مینویسد: « سخن این نیست که اظهارات آقای رئیسجمهور در صدا و سیما منعکس نشود چرا که سخن گفتن با مردم از یکسو حق مسلم رئیسجمهور است و از سوی دیگر نیاز مبرم مردم نیز هست که میخواهند از کم و کیف روند امور باخبر باشند ولی انتظار آن است که وقتی اظهارات ایشان با واقعیات همخوانی ندارد و یا در مواردی ضد منافع ملی است، انعکاس آن با توضیح ضروری و آگاهیبخش همراه باشد. این روشنگری الزاماً نباید در همان بخش از برنامه سخنرانی رئیسجمهور محترم باشد که اهانت به ایشان تلقی شود، بلکه در صورت ناهمخوان بودن اظهارات جناب روحانی با منافع ملی، صدا و سیما میتواند ضمن دعوت از کارشناسان خبره به نقد اظهارات ایشان بپردازد.»
«جوان» صادق خرازی دبیرکل حزب ندای ایرانیان را عکس یک کرده که میگوید: «توافق عجولانه با نگاه به انتخابات خیانت است». این روزنامه اصولگرا مینویسد: «این روزها که مذاکرات ایران و طرفهای برجام در وین در حال برگزاری است، برخی منتقدان داخلی متأثر از تجارب گذشته نگرانند که از این مذاکرات اهداف خاص جناحی دنبال شود، خرازی، اما سخت معتقد است بهرهبرداری انتخاباتی از مذاکرات وین به حراج گذاشتن امنیت ملی است و هر کسی چنین هدفی داشته باشد، به امر غیر قابل بخششی فکر کرده و بهرهبرداری سیاسی انتزاعی از مقوله منافع ملی و امنیت ملی خیانت محسوب میگردد. دبیرکل حزب ندای ایرانیان در گفتوگویی تفصیلی با فارس به موضوع تحریم ها، مذاکرات وین، اختیارات رئیسجمهور و انتخابات ریاست جمهوری پیش رو پرداخته است. آنچه در پی میآید، بخشی از این گفتگو است. برای شکست نخوردن از رقیب نباید توافق عجولانه را موجه کرد».
جوان اما تیتر یک خود را به وضعیت شیوع کرونا اختصاص داده و با عنوان «کرونای هندی به یاری کرونای انگلیسی شتافت!» نوشته است: «این بار نوبت به ویروس جهش یافته هندی است که دنیا را با وحشت از چهره جدید ویروس تاجدار مواجه کند. خطر ورود ویروس هندی از مرزهای شرقی کشور جدی است. به همین خاطر هم برای ممانعت از ورود این نوع از ویروس جهشیافته به کشور، همچون دفعات قبل و ماجرای ویروس انگلیسی و ویروس ترکیهای، وزیر بهداشت در نامهای خطاب به وزیر کشور و فرمانده قرارگاه عملیاتی ستاد ملی مبارزه با کرونا، بر توقف نقل و انتقال مسافر به شکل مستقیم و غیرمستقیم از هندوستان تأکید کرد. این بار، اما بر خلاف دفعات قبلی، وزیر کشور ساعتی پس از درخواست وزیر بهداشت، در نامهای به وزیر راه و شهرسازی هرگونه تردد مستقیم یا غیرمستقیم مسافر و کالا با کشور هند را تا اطلاع ثانوی ممنوع اعلام کرد. همچنین با عنایت به روند صعودی افسار گسیخته ویروس در کشور و به خصوص پایتخت، ستاد ملی مقابله با کرونا طرح ترافیک در تهران را از امروز لغو کرد.»
«ایران» عکس یک خود را صرف کرده که هشدار دهد «کرونای هندی در کمین» است و مینویسد: «کرونا در حالی در جهان تغییر چهره داده و نظام سلامت برخی کشورها از جمله هند و انگلیس را در آستانه فروپاشی قرار داده است که خبرها از گردش بالای واریانت جدید ویروس کرونا در سراسر دنیا حکایت دارد. در ایران هم به گفته رئیس ستاد ملی مقابله با کرونا کشور در دو هفته آینده وضعیت بسیار حساسی در پیش دارد علاوه بر این و در کنار اوضاع نامطلوب کرونایی بخصوص در 25 استان کشور، مسئولان ستاد ملی مقابله با کرونا از یک جهش بزرگ سخن میگویند که میتواند با سرعت بیشتری نسبت به ویروس بریتانیایی منتقل و حتی در قارههای دیگر منتشر شود. در چنین شرایطی رئیس جمهوری هم به تمامی دست اندرکاران حوزه مبارزه با کرونا دستور داده باید بهطور جدی مراقبت کنیم تا ویروس جهش یافته هندی به کشور وارد نشود و گرفتاری جدیدی برای مردم ایجاد نکند. ازطرفی دغدغه ورود ویروس هندی به کشور در حالی مطرح میشود که همین حالا هم کمر بیمارستانها زیر بار مراجعین خم شده و نمودارهای مبتلایان و مرگ و میر نیز روزهای سیاه کرونایی را ترسیم میکنند. »
این روزنامه دولتی در تیتر یک امروز خود نیز با عنوان «نقشه راه همکاریهای بلند مدت از همسایگان تا آسیای دور» از رویکرد دولت برای همکاریهای بلندمدت با چین، روسیه، افغانستان و عراق گزارش میدهد.
منبع: فردا
کلیدواژه: تاج زاده روزنامه ها انتخابات ۱۴۰۰ آذری جهرمی سفرهای مردم خبر به روایت فردا کرونا هندی روزنامه اصولگرا گزارش دیگری عکس یک کرده نظر می رسد آذری جهرمی رئیس جمهور محسن رضایی اصلاح طلب دیگری نیز یک کرده ستاد ملی تیتر یک
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.fardanews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فردا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۱۶۹۷۴۲۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
مزیت اصلاحطلبان رو به اضمحلال؛ بالشتک ضربهگیر بین جامعه و حکومت از میان رفته
میتوان اینگونه ادعا کرد که احزاب اصلاحطلب و جبهه اصلاحات ایران (در وضعیت فعلیشان) قادر نیستند گام مؤثری در جهت تقویت نظام ادراکی شبکه حامیان، در درجه اول، و مخاطبان عام در درجه بعد بردارند.
سعید حجاریان، فعال سیاسی اصلاحطلب، در یادداشتی در مشق نو نوشت:
این نوشته تلاشی است برای طرح یک مسئله، آسیبشناسی یک روند و در حد وسع ارائه چند پیشنهاد، که در نوشته دوم تقدیم خوانندگان خواهد شد. برای ورود به بحث ناگزیر از طرح یک مثال هستم. همه ما در سطوحی با مسئلهها، بحرانها و بعضاً فجایعی دست به گریبان هستیم و برای مواجهه با آنها به ابزارهایی متوسل میشویم. این ابزارها در مواقعی به حل مسئله و مدیریت بحران کمک میکنند و حتی قادر هستند از فجایع جلوگیری کنند و در برخی موارد واجد چنین کارکردی نیستند. به گمان من به سیاست نیز میتوان از این منظر نگریست؛ یعنی مسئلهها، بحرانها و فجایعی را فهرست کرد و سپس پرسید آیا ابزارها و ابتکارهای متعارف احزاب، جبههها و حتی افراد واجد کارکرد مثبتی هستند یا خیر؟
کمی به عقب برمیگردم. از بدو تأسیس جمهوری اسلامی ایران، جریانی که ابتدا بهنام چپ [خط امام] و سپس اصلاحطلب شناخته میشد، کوشید ضمن تلاش برای درک صحیح وضع موجود، به بخشی از راهحل تبدیل شود. بهعنوان نمونه در زمانیکه گروههای سیاسی- نظامی عرصه سیاست و اجتماع را تسخیر کرده بودند، این جناح تلاش کرد بر وزن سیاست بیفزاید و از نظامیگری بکاهد یا به عبارتی از عرصه عمومی اسلحهزدایی کند که حاصل این تلاش به اعلامیه ده مادهای دادستانی ختم شد. یا، در دورهای که نظام اطلاعاتی کشور بهشکل پراکنده اداره میشد و هر گروه بهصلاحدید خود نسبت به عملکردش پاسخگو بود، تلاش شد نهاد اطلاعات کشور تجمیع شود و بهعنوان یک وزارتخانه تحت اشراف قوه مقننه قرار بگیرد تا امر پاسخگویی ممکن شود.
مضاف بر اینها میبایست به بحث زمان و مکان در فقه حکومتی ارجاع داد؛ باب این امر ابتدا از سوی بنیانگذار انقلاب اسلامی و در پی سنگینی نگاه فقه سنتی بر نظام تقنینی و حل مسئله کشور گشوده شد اما بعدتر جریان روشنفکری دینی با تلاش مضاعف بر آن شد نگاه و کارکردی متفاوت به دین ببخشد و از قرائتهای تئوکراتیک و جزماندیشانه بکاهد و بر ابعاد دموکراتیک و دگرخواهانه بیفزاید. افزون بر اینها میتوان درباره آنچه بر سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران گذشت نیز، تأمل کرد؛ دولت اصلاحات توانست با ابتکاراتی پرستیژ ایران را در منطقه و جهان ارتقاء دهد و ضمناً، در بحرانهایی مانند افغانستان، ۱۱ سپتامبر و همچنین حمله نظامی به عراق جنگطلبی و تنشزایی را تعدیل کند. و، در آخر باید به انتخابات ۹۲ اشاره داشت که جریان اصلاحات بهرغم پرونده مفتوح انتخابات ۸۸ در جمیع ابعاد، به بنبستشکنی کمک کرد و در جهت کاستن از سرعت فرآیند فرسودگی کشور گام برداشت. البته همه این موارد طبعاً واجد خطاها و کاستیهایی بوده است، که فهرستکردن و نقد قاعدهمند آنها میتواند راهگشا باشد.
اینک اما بهنظر میرسد دو فاکتور مذکور، یعنی درک صحیح وضع موجود، و نقشآفرینی بهعنوان بخشی از راهحل، اگر نگوییم به بنبست رسیده، دستکم با بحران اساسی مواجه شدهاند. بحرانی که دامنگیر احزاب اصلاحطلب، جبهه اصلاحات ایران و… نیز شده، و بیم آن میرود چون آفت بهسراغ ریشهها نیز برود.
درباره نظام ادراکی اصلاحطلبان. طی سالیان گذشته، مجموعهای از تلاشها رخ داد و کمک کرد تا اصلاحطلبان درکی نسبتاً روشن از وضع موجود یا به تعبیری «منطق موقعیت» بهدست بیاورند. این تلاشهای سه وجهی شامل ۱) فعالیت مستمر و هدفمند حزبی- جبههای، ۲) کوششهای محققانه، و ۳) حضور مؤثر در نظام اداری کشور بوده است که امروزه هر سه وجه محل تأملاند. یعنی آنچه مزیت نسبی اصلاحطلبان- بهعنوان جریان آلترناتیو- بهشمار میرفت، رقیق شده و رو به اضمحلال رفته است. در وجه اول شاهد فقدان خلاقیت حزبی از یکسو و کاستیهای بسیار در تئوریک و پراتیک سیاستورزی حزبی هستیم. در مقابل، رقیب که اساساً تحزب را امری ثانوی و مخل نظم عمودی- دستوری در سیاست میپندارد، ضمن آنکه خود همچنان به زیست محفلی و باندی وفادار است تلاش میکند با حداکثر توان از احزاب رقیب سازمانزدایی کند.
در وجه دوم با افت قابل ملاحظه تولیدات نظری، خاصه در زمینه مسائل توسعه و علوم انسانی روبرو هستیم و گاه، تلاشهایی رهزن و تعمیمهای انحرافی را مشاهده میکنیم که نهتنها قابلیت انطباق بر شرایط کنونی ایران را ندارند بلکه مخل پروژههای اصلاحی میشوند. در سوی دیگر، جریان رقیب تلاش داشته از کلمات مشئومه و حوزههای ممنوعه از قبیل علوم انسانی، الهیات جدید و جز اینها قبحزدایی کند و بهشکل قرارگاهی بر این حوزهها متمرکز شود و آنها را تصرف کند. تعدد نشریات علوم انسانی و برنامههای سمعی- بصری وابسته به نهادهای حاکمیتی تصویری بهنسبت روشن از این وضعیت به نمایش میگذارد. البته که نگارنده معتقد است هنوز این جریان با جوششها و کوششهای تئوریک معتبر فاصلهای قابل توجه دارد. به اینها اضافه کنیم ارتقاء متوسط سواد عمومی و تسلط بر زبانهای خارجی، و همچنین امکان دسترسی به منابع آکادمیک برای کنشگران آزاد و البته ابزارهای هوش مصنوعی، که قادرند بینیاز از ایستگاههای مرسوم تغذیه فکری جناحی، خوراک فکری شهروندان منفرد را تأمین کنند. در وجه سوم با عدم حضور مؤثر اصلاحطلبان در نظام اداری کشور مواجه هستیم. این عدم حضور تا حد زیادی معلول نگاه دگرساز و غیریتستیز ساخت قدرت بوده است چنانکه میبینیم عمده تلاش جریان رقیب اصلاحطلبان بر فتح بوروکراسی و ویژهخواری، آن هم به مبتذلترین شکل آن بوده است. اما از سوی دیگر نمیتوان بر یک ضعف اساسی، یعنی عدم کادرسازی و از آن مهمتر محافظهکاری، حتی در مواجهه با اختیارات قانونی چشم بست. ضعفی که در درجه اول نظام ارتقاء جناحی- باندی و در درجه بعد انواع تبعیضهای جنسی، قومی و… را در پی داشته است. معالوصف، شاید بتوان گفت اشغال بوروکراسی و ورود به سیاهه حقوق-دستمزدِ دولت دیگر لزوماً مزیت یک جریان سیاسی آلترناتیو بهحساب نخواهد آمد.
با این اوصاف میتوان اینگونه ادعا کرد که احزاب اصلاحطلب و جبهه اصلاحات ایران (در وضعیت فعلیشان) قادر نیستند گام مؤثری در جهت تقویت نظام ادراکی شبکه حامیان، در درجه اول، و مخاطبان عام در درجه بعد بردارند.
نقشآفرینی بهعنوان بخشی از راهحل. برای توضیح این سرفصل نخست میبایست تفکیکی میان سیاست پاییندستی (low politics) و سیاست بالادستی (high politics) قائل شد. اگر تا سالیان پیش میان این دو سطح از سیاست تعادلی برقرار بود، اینک بهنظر میرسد کفه سیاست بالادستی به سنگینی گرایش پیدا کرده است. بدین معنا که ساخت قدرت به ذیل اختیارات منصوص و حصری، و حتی شورایهای قانونی/فراقانونی بسنده نکرده و خود رأساً به امور پاییندستی ورود کرده است. از دیگر سو، سیاست پاییندستی بهحدی تنزل یافته است که اگر نگوییم هیچگونه امکان اثرگذاری بر آن مترتب نیست، دستکم باید بر اثرگذاریِ حداقلی آن تفاهم کنیم؛ آن هم در حد جوانان حزب رستاخیز که نهایتاً ذیل سیاست دفاع از مصرفکننده، آمار گرانفروشی و گرانفروشان را گزارش میکردند!
این وضعیت چندعاملی چرخ فعالیت کنشگران اصلاحطلب را دستخوش اختلال کرده است. به عبارتی نه ورودیها (inputs) با واقعیت همخواناند، نه نظام هنجاری با مطالبات جامعه تنظیم است، و نه با ابداعات و بضاعت کنونی راهی برای اثرگذاری باقی مانده است. برای این ادعا مثالهایی را ذکر میکنم که به نظر موجب صدمه دیدن پایگاه اجتماعی اصلاحطلبان شدهاند. سابق بر این دستگاه ادراکی- تحلیلی جریان اصلاحات، حسب دریافت خود از وضع موجود از طریق ابزارهای در دسترس، به اموری به نسبت کلان واکنش نشان میداد. برای نمونه میتوان به مجموعه بیانیههای تحلیلی جبهه مشارکت ایران اسلامی اشاره داشت. بخشی از آن متون، فارغ از آنکه در یک ساعت «س» بدل به کیفرخواست شدند، ایستارهایی را فراهم آوردند که عمدتاً، گفتوگو و نقد در عرصه عمومی را بهدنبال داشتند. حال آنکه امروز با تغییر گارد حاکمیت و گذار به الگوهایی جدید و نامتعارف از جمله در:
الف. مسئله واگذاری و تخصیص منابع،
ب. مسئله خصوصیسازی،
پ. مسئله نظام دانش و طبقاتی شدن آن،
ت. مسئله کارگران و زیر ضرب رفتن آنها و فقدان توان چانهزنی مؤثر این قشر،
ث. مسائل نظام درمان و تعرفهها،
ج. مسئله شهر و الگوی دفرمه توسعه آن،
چ. مسئله تبعیض مضاعف در تحرکهای عمودی در بوروکراسی خاصه در مورد زنان و نیروهای مستقل و صاحب فکر، و…
کوششی درخور، جهت فهم مسئله و تجویز راهحل صورت نمیپذیرد یا اگر هم تلاشی صورت میگیرد، ارتباط مؤثری با جامعه هدف برقرار نمیکند. به عبارتی جریانی که سابقاً دارای تصویری کلان از نظام اداره عمومی کشور بود، اینک فاقد آن تصویر شده است. به اینها اضافه کنیم مواردی که به سیاستهای کلی نظام راجع است و اساساً باب گفتوگو دربارهشان بسته است؛ خواه بهعلت محافظهکاری، خواه بهدلیل فقدان تئوری منسجم و منطبق با واقعیت، و خواه بهسبب انذارها و محدودیتها.
این وضعیت ترسیم شده سه پیامد را بهدنبال دارد. نخست آنکه کارویژه اصلاحطلبان- که همان دیوار حائل (بالشتک ضربهگیر) میان جامعه و حکومت بود، از میان میرود. یعنی حاکمیت صرفاً خود را در برابر توده مردم میبیند و طبعاً «قهر» را بر سایر ابزارها رجحان میدهد. دوم آنکه، جامعه بهسوی نوعی خودبسندگی هدایت میشود و بیپشتوانه و بدون تئوری و پیوستگی تاریخی به وادی عمل وارد میشود و بهشکل اقتضایی عمل میکند. نام این وضعیت را میتوان «تسطیح سیاست» نهاد، بدین معنا که تصادم دولت و جامعه بهغایت افزایش پیدا میکند و مردم مستمراً متحمل هزینههای گزاف میشوند. ضربهناپذیری- یا ضربهپذیری حداقلی- مردم بهشکل تودهای در دولت اصلاحات میتواند مؤید این تحلیل و اهمیت این کارویژه اساسی باشد؛ چنانکه در تمامی ادوار دولت در جمهوری اسلامی جز دولت اصلاحات ضربهپذیری تودهای، چه برآمده از اعتراض و چه برخاسته از شورش وجود داشت و دولت نتوانست بهعنوان ضربهگیر از وارد آمدن خسارت به مردم بکاهد.
سوم آنکه متعاقب این روند نوعی تصویرسازی دفرمه به نظام تحلیلی اصلاحطلبان تحمیل میشود. نخستین مرحله این تصویرسازی، اختلال در نظام مسئلهیابی است. این اختلال، که شاید در پزشکی نیز شایع باشد، با تشخیص نادرست بیماری و تجویز نادرست دارو همراه است. مرتبط کردن سنگاندازیها در پروسههای اصلاحی، و برگشتپذیری آنها به مؤلفههایی چون «لحن»، «ادبیات تحریکآمیز» و… جزئی از این نظام اختلالی است؛ حال آنکه میتوان فهرستی از لحنهای آرام، و ادبیات غیرتحریکآمیز را بر آفتاب فکند و این فرضیه را ابطال کرد. دومین مرحله این تصویرسازی «برساختن خصم» است. چنانکه اختلال در نظام مسئلهیابی به هسته مرکزی یک تفکر بدل شود، ناخودآگاه آن تفکر به برساختن خصم رهنمون میشود. بدین معنا که آگاهانه یا از سر خطای تحلیلی صرفاً به بخشی از صحنه سیاست نور تابانده و خصمِ جدید علتالعلل مسائل معرفی میشود. حال آنکه اساساً منطق اصلاحات، نه خصمپرور است و نه حذفمحور.
در بخشهای بعدی این یادداشت، تلاش خواهم کرد به طرح پیشنهادها و تجویزهایی ناظر به آینده جریان اصلاحات بپردازم.